بالاااا

ساخت وبلاگ
بلا بلا بلامقدمه و شروع00:00اسپانسرهای این قسمت لوموس04:17بررسی عنوان فصل05:56بررسی خواب هری07:29محتوای خواب از نگاه هری11:42دوشیدن شیر مار14:07حس تنهایی و بی‌سرپرستی هری15:31رعایت مسائل امنیتی بین سیریوس و هری21:39تصور هری از وضعیت دامبلدور لب ساحل23:36درک مرگ و دیدن تسترال‌ها26:33خوانش کتاب30:30حذفیات فصل دوم کتاب جام آتش33:31تغییر جمع‌بندی اپیزودها در فصل جام آتش لوموس38:13جمع‌بندی40:00بلا بلا بلا Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information. ادامه... بالاااا...
ما را در سایت بالاااا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عباس ballaa بازدید : 75 تاريخ : يکشنبه 6 فروردين 1402 ساعت: 17:48

همان‌طور چشمانش را بسته نگه داشت و به این فکر می کرد که خدا چطور دعایش را مستجاب می‌کند. منتظر بود بفهمد انتخاب خدا از میان تمام خیر ها چیست ... غافل از این‌که خدا از قبل انتخابش را کرده بود . شاه کلیدش را فرستاده بود . برگ برنده خدا در دل دختری بود که همین چند دقیقه پیش با خواهرش کنار چاه آب، دور از جماعت ایستاده بودند. همانی که راهش نمی دادند گوسفندانش را آب بدهد.   اینک پادکست هان!قصه ارباب معرفتتهیه شده در گروه پادکست‌های همیشه ‌درمیان حمایت شده از سوی های‌وب   حمایت مالی از رادیوهان ادامه... بالاااا...
ما را در سایت بالاااا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عباس ballaa بازدید : 79 تاريخ : يکشنبه 6 فروردين 1402 ساعت: 17:48

نیچه مخی کوید: (آن کس که با هیولاها پنجه در می افکند، باید به هوش باشد که مبادا خود هیولا شود، و آنگاه که زمانی دراز چشم به مغاک می دوزی، مغاک نیز چشم به روی روحت می گشاید.) در زندان اومسک، داستایفسکی چهارسال با رانده شدگانی زیست که از قراردادها و رسوم اجتماعی عادی معاف بودند-موجوداتی که به هستی حیوانی بازگشته بودند. او به مغاکی چشم دوخته بود که در آن عنصر خام شهوت مجرد بشری می جوشید و مغاک داخل در روح او می شد. او شضاید خود هنگامی که پا به زندان گذاشت انسانی غیرعادی وفق دهد، و هنگامیی که سر برآورد نگاه کج و معوجش نمی توانست به کانونی دیگر دوخته شود. انسان های عادی در رمان های داستایفسکی همان قدر نادرند که در محوطه ی زندان. جهان او جهان جنایتکاران و قدیسان، هیولاهای رذیلت یا فضیلت بود. داستایفسکی سی و سه ساله ساله بود که آهنگر زندان غل و زنجیر از پایش گشود تا بار دیگر قدم به جهان انسان های آزاد بگذارد، اما این جهانی بود که به واسطه ی دوره ای که او از سر گذرانده بود برای همیشه چهره عوض کرده بود. سالهای رشد به پایان رسیده بود، اما هنوز سالهای طولانی تب و هیجان باید طی می شد تا سرانجام نبوغ وی بیان هنری اش را درباره ی مسائل خیر و شر که روحش را در سایه ی تاریک زندان می خوردند پیدا کند. ادامه... بالاااا...
ما را در سایت بالاااا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عباس ballaa بازدید : 74 تاريخ : يکشنبه 6 فروردين 1402 ساعت: 17:48